سایۀ مردانۀ خاتمی و احمدینژاد بر مناظرۀ ابتکار و خزعلی
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۰۸۰۲
به گزارش «تابناک»، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: مناظرۀ شنبه شب (شامگاه هشتم بهمن ۱۴۰۱ ) خانمها معصومۀ ابتکار و انسیۀ خزعلی در برنامۀ تلویزیونی «شیوه» بیش از آنکه دربارۀ مسایل و حقوق زنان باشد، سیاسی بود و انگار سید محمد خاتمی یا حسن روحانی با محمود احمدینژاد یا ابراهیم رییسی مناظره میکند و جای شگفتی هم نبود چون خانم ابتکار معاون دو رییس جمهور (خاتمی و روحانی) بوده و خانم خزعلی هم معاون رییس جمهوری فعلی است و اگرچه از خواهرش میانهروتر و طبعا در حال حاضر منتقد احمدینژاد امروزی است اما به جریانی تعلق دارد که روزی او را برکشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر چند هوش و حواس مردم به زلزلۀ خوی و حملۀ پهپادی به اصفهان و ماجرای سفارت جمهوری آذربایجان و بحث فروش اموال دولتی به از ما بهتران و البته قیمت ارز و گوشت است و از پیش مشخص بود خانم ابتکار چه خواهد گفت و خانم خزعلی چه و اگرچه در مناظره بنابر قانع کردن طرف مقابل نیست بلکه هدف اثرگذاری بر مخاطبان است و در واقع با آنان سخن میگویند 18 نکته در این باره قابل یادآوری است:
اول: مهمترین بخش مناظره آنجا بود که تا خانم خزعلی از آموزش زنان گفت خانم ابتکار بیدرنگ طعنه زد: بگویید در چارچوب همان سند ۲۰۳۰ که برای ما حرام بود و برای شما حلال شده است. خانم خزعلی هم هر چند تکذیب نکرد اما گفت با حق تحفظ پذیرفتهایم. تا روشن شود ۲۰۳۰ برای نواصولگرایان ذنب لایغفر نیست! (۱۲ ساعت بعد اما خود خانم خزعلی در توییتی در توییتر فیلتر شده در صدد اصلاح و در واقع تغییر سخن خود برآمد و نوشت: جمهوری اسلامی ایران همچنان بر موضع خود در مخالفت با اجرای بند آموزش سند ۲۰۲۰ در کشور پابرجاست و مدیریت گروه توانمندسازی اقتصادی آیورا که ایران به مدت دو سال عهدهدار آن است ارتباطی با ۲۰۲۰ ندارد. دیده بودیم دیگری سخن منتسب به خود را تکذیب کند یا شخص دربارۀ گفته خود توضیح دهد اما تکذیب آنچه خود گفتهای تازه است و نشان می دهد تیم ابراهیم رییسی بعد از یک سال و نیم هنوز در حال آزمون و خطاست)
دوم: «برابری» اصطلاحی مدرن و برآمده از انقلاب فرانسه و البته غیردینی است. از این رو نزد برخی از سنتگرایان هر متنی که در آن مفهوم "برابری" آمده باشد غیردینی تلقی میشود. به همین خاطر خانم خزعلی تصریح کرد: عدالت از برابری بالاتر است. (چرا که در نگاه سنتی نه زن با مرد برابر است نه عالم با عامی، نه مسلمان با غیرمسلمان و مباحثی چون حقوق بشر بما هو بشر - یعنی تنها به صرف بشر بودن و فارغ از هر امر دیگر مدرن است). خانم ابتکار البته وارد این بحث نشد چون نمیخواست مباحث جدلی و فقهی پیش آید. با این حال صراحت خانم خزعلی در نفی برابری از حیث صداقت در بیان ستودنی بود. (در ادامه و برای یرهیز از تکرار "خانم" را برای او و طرف دیگر نخواهم آورد).
سوم: در یک گفتوگوی تلویزیونی بین غلامحسین کرباسچی و عبدالله گنجی پس از ماجرای مهسا که تا صادق کوشکی روی خط نیامده بود خوب پیش میرفت، هر دو طرف تصریح کردند 20 میلیون زن ایرانی حجاب حداکثری ندارند یعنی چادر نمیپوشند واگر قوانین سختگیرانه معیار باشد بدحجاب یا کمحجاب یا شلحجاب یا به تعبیر رهبری «ضعیفالحجاب» هستند. با این وصف نزد این 20 میلیون دختر و زن ایرانی اگر کسی به سیاست علاقه نداشته باشد و نداند ابتکار به اردوگاه اصلاحطلب و خزعلی به طیف اصولگرا تعلق دارند یا بدانند اما از این تقسیمبندی عبور کرده باشد، طبعا هیچ یک از این دو با آن پوشش حداکثری و چادر نماینده آنان به حساب نمیآمد. هر چند خانم ابتکار هم به خاطر علایق محیط زیستی و هم شاید جنبش سبز، جدای چادر سیاه، سبزپوش است. او البته از ابتدا چادری نبود و بعد از آن که معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست شد و در دیداری با رهبری به خواست خانم زهرا شجاعی معاون وقت امور زنان در آن نشست چادر پوشید و بعدتر همان پوشش را حفظ کرد. خزعلی اما فرزند یکی از سنتیترین فقیهان شورای نگهبان و طبعا از ابتدا چادری بوده است.
چهارم: ابتکار خود را نمایندۀ معترضان ندانست و چند بار گفت باید از آنان دعوت میکردید. شبیه آنچه محمد قوچانی (مدیر و سردبیبر مجلۀ آگاهینو) در همین برنامه گفته بود. طرف او اما به گونهای سخن میگفت که انگار ابتکار از جانب آنان هم نمایندگی دارد.
پنجم: دفاع صریح ابتکار از شعار «زن، زندگی، آزادی» در حالی بود که خزعلی هم ادبیات مردان اصولگرا علیه این شعار را تکرار نکرد و گفت: آزادی یکی از شعارهای سهگانه انقلاب اسلامی بوده و دربارۀ زن و زندگی هم به جملهای از آیتالله خامنهای استناد کرد. با این حال توضیح نداد اگر چنین باوری دارد در این صورت چرا این شعار هیچ بازتابی در همایش زنان تأثیرگذار نداشت.
ششم: ابتکار به کنگرۀ پر سر و صدای «زنان تأثیرگذار» هم اشاره و از یاد نکردن از مریم میرزاخانی نابغۀ فقید ریاضی انتقاد کرد. خزعلی هم گفت: انشاءالله در آینده شاهد مریم میرزاخانیها خواهیم بود. حال آنکه هیچ یک از دعوت شدگان شباهتی با ویژگیهای او نداشتند و نام مریم میرزاخانی در نقدها مطرح شد خاصه وقتی که در توجیه جایزۀ ۲۰ هزار یورویی به یکی از برگزیدگان ایرانی به ۱۵۸ مقالۀ او در یک سال اشاره و پرسیده شد چگونه کل مقالات علمی مریم میرزاخانی با آن مرتبت و جایگاه به ۲۰ فقره می رسد و از این خانم هر سه روز یک مقالۀ علمی صادر شده است؟
هفتم: اشارۀ ابتکار به «زندانیان سیاسی که به خاطر اظهار نظر در حبساند» و آرزوی آزادی آنان به مناسبت چهل و چهرمین سالگرد پیروزی انقلاب، واکنش خزعلی را در پی داشت که گفت: زندانی شدن آنها به خاطر اظهار نظر نبوده است. ابتکار اما گفت: "بوده است". او چند سال قبل که در مناظرۀ روز دانشجو در تلویزیون مقابل دکتر روحالامینی نشست هم اینگونه شروع کرد: با یاد «محسن» شهید شما و «محسن»های زندانی ما که به محسن میردامادی و محسن صفایی فراهانی اشاره داشت.
هشتم: لحن و ادبیات انسیۀ خزعلی با زنان اصولگرایی که قبلا به همین برنامه دعوت شده بودند خصوصا خانم فریبا علاسوند کاملا تفاوت داشت چرا که جدای این که سلیس و صریح سخن میگفت، نه میپیچاند و نه میفلسفید. هر چند هر جا توانست طعنه زد. آنجا که قتل همسر محمد علی نجفی به دست مقام سابق اصلاحطلب را یادآور شد یا از تعبیر «آواربرداری» استفاده کرد یا گفت "به یاد داریم که گفتند خودمان هم صبح جمعه باخبر شدیم" انگار احمدینژاد به جای او حرف میزد و هنگامی که ابتکار، ریاست جمهوری ابراهیم رییسی در غیاب نصف واجدین شرایط و بدون رقابت جدی را یادآور شد و دولت را فاقد پشتوانۀ اجتماعی توصیف کرد انگار حسن روحانی است که صحبت میکند. خاتمی و احمدینژاد با هم مناظره نکردهاند ولی مناظرههای روحانی و رییسی در یادها مانده است.
نهم: اشارات مکرر خزعلی به آبان ۹۸ برای آن بود که بپرسد چرا موضع اصلاحطلبان در قبال آبان ۹۸ با شهریور ۱۴۰۱ متفاوت است. آیا به خاطر آن که در آن زمان دولت روحانی بر سر کار بود (که اگرچه اصلاحطلب نبود اما مورد حمایت اصلاحطلبان بود) و اکنون ابراهیم رییسی بر سر کار است؟ حتی گفت چرا از فرمانداری که دستور تیر داد حمایت شد. در اینجا هم مشخص بود که خزعلی ملاحظات ابتکار را ندارد که چندان بر آبان درنگ نکرد اما گفت گلوله در پاسخ به اعتراض هر جا به کار رود محکوم است.
دهم: خزعلی میتوانست به شیوۀ احمدینژاد مچ بگیرد که چرا فرزند یکی از اشغالکنندگان سفارت آمریکا که با عنوان «خواهر مری» مدتی به خاطر تسلط به انگلیسی سخنگوی دانشجویان هم بوده هماینک در آمریکاست اما نگفت شاید چون فرزند خود او هم در آن سامان است یا چون نمیخواست کار به جدل بکشد یا اخلاق را زیر پا بگذارد.
یازدهم: خزعلی مخاطب اصلی خود را زنان خانهدار قرار داده بود و از بیمۀ آنان و تجلیل از خانهداری سخن گفت چون میدانست ابتکار با پوشش چادر و سابقۀ فعالیت سیاسی و مقام دولتی هر قدر هم روشنفکر باشد نمیتواند خود را نمایندۀ روشنفکران سکولار و فمیسنیتها معرفی کند. ضمن این که هر چند در دولت دوم از ناچاری روحانی در تن دادن به کنار گذاشتن خانم شهیندُختِ مولاوردی معاون زنان شد ولی چه در دو دولت خاتمی و چه دولت اول روحانی رییس سازمان محیط زیست بوده نه فعال حقوق زنان. شاید به همین خاطر تلویزیون ترجیح داد از او دعوت کند نه از مولاوردی.
دوازدهم: هر چند خزعلی میکوشید بر مخاطب عام اثر بگذارد و کاری با مخاطب خاص نداشت اما اصرار بر طبیعی جلوه دادن مرگ مهسا امینی توی ذوق مخاطب میزد چرا که جدای بحث ضربه یا سکته و گزارش پزشکی قانونی در نفی ضربه چنان که آقای قالیباف هم به صراحت در تلویزیون گفت این اتفاق در بازداشتگاه پلیس رخ داده است و مهم تر از اینها وقتی خانم خزعلی دربارۀ مرگ مهسا سخن میگفت لحن مادرانه و زنانه نداشت و لحن او شبیه طرف مناظره محمد قوچانی در همین زمینه و در همین برنامه بود حال آن که با این همه اصرار زنان اصول گرا بر وجوه مادرانه انتظار میرفت مادرانه موضع بگیرد و چند ثانیه سیاست و دولت را فراموش کند. ضمن این که جدای جنبۀ احساسی بعید است خانم خزعلی نداند وقتی شخصی را خلاف میل او و به اجبار در جایی نگاه میدارند مسؤولیت سلامت و جان او با نگاهدارنده است و این که به جای بازداشت از واژۀ «هدایت» استفاده شود رافع مسؤولیت نیست و اصلا اگر مرگ در مقر پلیس مشکلی ایجاد نمیکرد همکاران روزنامهنگار ما هم چه بسا به خاطر گزارشهاشان در زندان نبودند.
سیزدهم: در نگاه ابتکار مهمترین مانع در پیشبُرد برنامههای زنان در دو دولت اصلاحات و اعتدال همکاری نکردن دستگاههای دیگر بود و از این رو بارها گفت حالا که حکومت یکدستِ یکدست شده دیگر بهانهای نیست. او به عنوان مثال به لایحۀ جلوگیری از خشونت علیه زنان که در دولت روحانی و با دو امضای رییس جمهور وقت و رییس وقت قوۀ قضاییه (رییس جمهور کنونی) تسلیم مجلس شد اشاره کرد و گفت دو سال در مجلس ماند و تازه در کمیسیون تصویب شده است. خزعلی اما یکدست شدن حکومت را پررنگ نمیکرد و مدام میپرسید چرا در آن 16سال خودتان انجام ندادید و ابتکار نگفت او بیشتر این دوران در سازمان محیط زیست بوده و برخی از اقدامات را برشمرد.
چهاردهم: وقتی ابتکار به انتصاب سفیران زن در دولت روحانی و دوران وزارت جواد ظریف اشاره کرد خزعلی هم میخواست آمار بدهد اما ابتکار گفت: مدیران مدارس دخترانه را در فهرست مدیران زن نیاورید. منظور من مدیران عالی است. مدیران مدارس دخترانه مدیر میانی هم به حساب نمیآیند. خزعلی دیگر سراغ آمارهای اینگونه نرفت.
پانزدهم: خزعلی غیر مستقیم ابتکار یا همکاران او را متهم کرد به خارجیها خط میدادند که فشار بیاورند تا آنان بتوانند امتیاز بگیرند و از زن سیاهپوستی گفت که چند سال پیش در کنفرانسی این موضوع را با او در میان گذاشته و امسال در زمرۀ دعوتشدگان به کنگرۀ زنان تأثیرگذار بوده است. ابتکار اما به این ادعا اعتنا نکرد و حتی وقتی خزعلی گفت چرا باید از فیفا بخواهیم برای ورود زنان به ورزشگاهها دخالت کند، نگفت خوب! اقدام میکردید تا کار به دخالت و هشدار فیفا نکشد.
شانزدهم: در یادداشت سیاسی و گزارشگونه نباید سراغ تخیل رفت ولی میتوان تصور کرد پدران این دو خانم که چهره در نقاب خاک کشیدهاند دوباره حیات مییافتند و این برنامه را تماشا میکردند.
پدر خانم انسیه خزعلی (آیتالله شیخ ابوالقاسم خزعلی) یک روحانی سنتگرا و حامل پیام مراجع قم برای امام خمینی در سال ۱۳۵۸ بود که خواستار شرط مرد بودن یا منع ریاست جموری زنان در قانون اساسی بودند و رهبر فقید انقلاب به دکتر بهشتی ارجاع میدهد و او با زیرکی و مهارت کلمۀ «رجال» را قرار میدهد تا هم معنی «مردان» در آن مستتر باشد و هم بتوان توجیه کرد رجال در فارسی منحصر به مردان نیست و هر چهرۀ برجسته و شاخص سیاسی را دربرمیگیرد. با چنین دیدگاهی شاید بتوان تصور کرد مرحوم خزعلی از این که دخترش معاون رییس جمهور شده اگر هم مخالف نباشد چندان هم راضی نباشد هر چند نارضایتی اصلی او به خاطر برادران خانم خزعلی باید باشد که یکی - دکتر مهدی- مواضع سیاسی انتقادی دارد هر چند منتقدین به او کاملا اعتماد ندارند و پسر کوچکتر که با نامی دیگر وارد وادی موسیقی شده است. ( محمد حسین متولد ۱۳۶۱ با نام هنری سمیر زند).
پدر خانم معصومه ابتکار (دکتر تقی ابتکار که چند ماه در دوران مسؤولیت نیروهای ملی در آغاز انقلاب، رییس محیط زیست بود) بگوید: نیلوفر! زیادی سیاسی و مذهبی شدهای.
هفدهم: با این همه چنانچه گفته شد نسل تغییر کرده و کاش مناظره میان خانم خزعلی با دخترانی که متولد دهۀ ۸۰ هستند و جای دختر خانم ابتکار (متولد ۱۳۳۹) یا خانم خزعلی (متولد ۱۳۴۲) انجام میشد. کما این که معصومه ابتکار هم ۱۹ ساله بود که به دانشجویان پیرو خط امام پیوست و انسیه خزعلی هم ۱۷ ساله بود که به فعالیت سیاسی پرداخت و غالب دختران جوان امروز که به خانوادههای صاحب منصبان منسوب نیستند در ۲۰ سالگی و به لطف فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اطلاعات گستردهتر و متنوعتری دارند و نه به دنبال آرمانهای نسل ابتکار و خزعلی که واقعا در پی زن، زندگی و آزادیاند.
اصولگرایی ایرانی اما ترجیح داده به جان زن از خانواده و مادر بگوید نه زن بما هو زن. یک سبک خاص زندگی را ترویج کند و همۀ سبکها را به رسمیت نشناسد چندان که در کتابهای درسی مشهود است و آزادی را اگرچه نفی نمیکند اما غیبت آن در ادبیات آنان و ترجیح تعابیر دیگر بر همه عیان است و برخی از نمایندگان مجلس اصولگرا که جای دیگر به بازی گرفته نمیشوند این روزها عریانتر از قبل با برخی طرحها که خامی آنها اسباب انتقاد خودشان هم شده رسما به دنبال بستن دهانها هستند!
هجدهم: حامیان ورود زنان به سیاست به دنبال تلطیف سیاست بودند اما تجربه نشان داده زنان بیش از آن که بتوانند بر سیاست تأثیر بگذارند و آن را تلطیف کنند خود تأثیر میپذیرند. چندان که دیشب میشد به جای خانم ابتکار آقایان خاتمی و روحانی را نشاند و به جای خانم خزعلی هم آقایان رییسی و گاهی احمدینژادِ متقدم را!
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا شهرستان خوی مصوبه مولدسازی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر انسیه خزعلی معصومه ابتکار مناظره زنان ایران اعتراضات زن زندگی آزادی آلودگی هوا شهرستان خوی مصوبه مولدسازی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر مریم میرزاخانی ابراهیم رییسی خانم ابتکار احمدی نژاد خانم خزعلی رییس جمهور محیط زیست خزعلی هم اصول گرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۰۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده اش /۱۸ نکته جالب درباره پرویز داوودی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، امروز دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ است و از اعلام خبر درگذشت ناگهانی دکتر پرویز داوودی معاون اول رییس جمهوری در دورۀ نخست محمود احمدینژاد (۸۴ تا ۸۸) چهار روز میگذرد.
بنابر گزارش عصرایران، با این حال غیبت رئیس جمهوری سابق هم در مراسم تشییع جنازه و هم ترحیم و هم حتی پرهیز از پیام تسلیت ( تا لحظه نگارش این متن) برای مرد شمارۀ دو دولت اول خود و جایگاه معاون اول رییس جمهوری که بعد از حذف سمت نخستوزیر در قانون اساسی ۱۳۶۸ در نظر گرفته شده اقتضا میکند با درگذشت مرحوم پرویز داوودی با تأمل بیشتر مواجه و به این بهانه برخی نکات را یادآور شویم که البته نخستین آنها بیاعتنایی نصبکننده و مافوق اوست به خاطر اتفاقاتی که بعدتر رخ داد و کافی است یادآور شویم همان روز یک رییس جمهوری سابق دیگر (سید محمد خاتمی) به مراسم ترحیم همسر معاون -و تازه نه معاون اول خود- رفت تا بدانیم کاری که احمدینژاد در حق پرویز داوودی انجام داده نشان میدهد «معجزۀ هزارۀ سوم» واجد چه صفات برجستۀ اخلاقییی و کشف اصولگرایی ایرانی تا چه حد ناب بوده است!
احمدی نژاد در سال ۹۳ در مراسم ترحیم پدر او شرکت کرد اما ۱۰ سال بعد به ختم خودش نرفت!
عنوان «معاون اول رییس جمهوری» هر چند تازه است ولی بعد از حذف نخستوزیر -که در تاریخ ایران با عنوان رییس الوزرا و صدراعظم قدمت بسیار دارد - تدبیری بود تا اعضای شورای بازنگری قانون اساسی به کار بستند زیرا بدون نخستوزیر هم اداره جلسات دولت در غیاب رییس جمهوری دچار مشکل میشد هم استقبال رسمی از نخستوزیران خارجی چون رییس جمهوری ایران همتای آنان به لحاظ پروتکلی نیست و از این رو معاون اول رییس جمهوری در نظر گرفته شد که هر چند منزلت و احترام و جایگاه نخستوزیر را دارد اما قدرت او را ندارد و به تعبیر اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری در دوران حسن روحانی در طول رییس جمهوری تعریف میشود و اختیار عزل و نصب بدون نظر رییسجمهوری را ندارد بر خلاف نخستوزیر خاصه در دهه ۶۰ که مرد اول اجرایی بود کما اینکه در دوران ریاستجمهوری بنیصدر و آیتالله خامنهای دولتها به نخستوزیران (محمد علی رجایی و میر حسین موسوی) منتسب میشوند. مراد از دولت شهید رجایی هم دولت او در زمان نخستوزیری است نه ریاست جمهوری چون اولا دوران ریاست جمهوری او بسیار کوتاه بود (کمتر از ۴۰ روز: مرداد تا ۸ شهریور ۱۳۶۰) و تازه نخستوزیر دوره او هم دکتر باهنر بود.
به اشتباه اما تصور میشود مراد از دولت رجایی دولت دوران ریاست جمهوری اوست. در حالی که یک سال نخستوزیری زمان ریاست جمهوری بنیصدر مدنظر است و میدانیم سران حزب جمهوری اسلامی او را به اولین رییس جمهوری تحمیل کردند (به خاطر در اختیار داشتن اکثزیت کرسی های مجلس اول).
پرویز داوودی، سومین معاون اول رییس جمهوری به حساب می آمد: بعد از حسن ابراهیم حبیبی ( دو رییس جمهور: هاشمی رفسنجانی و خاتمی) و محمدرضا عارف ( دوره دوم خاتمی). بعد از او هم شاهد سه معاون اول دیگر بودهایم: اسفندیار رحیم مشایی، محمد رضا رحیمی، اسحاق جهانگیری ( دو هر دو دوره حسن روحانی)و محمد رضا مخبر ( معاون اول فعلی در دولت ابراهیم رییسی).
عمر معاون اولی رحیم مشایی البته بسیار کوتاه بود و با توصیه یا نهی رهبری احمدینژاد ناچار شد او را از معاونت اولی کنار بگذارد و محمد رضا رحیمی را جانشین او کرد.
با محاکمه و زندان رحیمی جایگاه معاون اول آسیب دید و اسحاق جهانگیری کوشید آن را ترمیم کند و دفاع جانانه از رییس جمهوری در مناظره ها و انصراف به سود حسن روحانی در خاطره ها مانده است.
پرویز داوودی البته از جنس مردان احمدی نژاد نبود و به سفارش سید محمود هاشمی شاهرودی معاون اول شد و احمدی نژاد میخواست با قبول پیشنهاد رییس قوه قضاییه از نفوذ او به نفع دولت خود استفاده کند. استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی دانش آموخته دانشگاهی در آمریکا بود و در دوران هاشمی شاهرودی معاونت اقتصادی قوه قضاییه را بر عهده داشت و در واقع اولین و آخرین معاون اقتصادی قوه قضاییه چون بعد از او و هاشمی شاهرودی برچیده شد. مرحوم هاشمی شاهرودی علاقه خاصی به امور اقتصادی داشت و این انتصاب را می توان در آن راستا هم دانست.
احمدی نژاد بعد از انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به معاون اولی هم آقای داوودی را کنار نگذاشت و به عنوان مشاور عالی و رییس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نصب کرد.
۱۸ نکته درباره معاون اول و مشخصا پرویز داوودی این بحث را کامل می کند:
۱. این که از ۶۸ به این سو و طی ۳۵ سال تنها ۷ نفر بر این کرسی نشستهاند و مرد شماره دو دولت به حساب میآید توجه بیشتر به کارنامه پرویز داوودی را توضیح میدهد: حسن حبیبی (۱۲ سال)، محمد رضا عارف (۴ سال)، پرویز داوودی ( ۴ سال)، اسنفدیار رحیم مشایی (۵ روز)، محمد رضا رحیمی (۴ سال)، اسحاق جهانگیری (۸سال) و محمد رضا مخبر ( از ۱۴۰۰ تا کنون).
۲. پرویز خان بیش از این که یار این محمود (احمدی نژاد) باشد یار آن محمود (هاشمی شاهرودی) بود. چندان که معاون اقتصادی او در دوران قوه قضاییه و بعد از خروج از دولت هم رییس دفتر هاشمی شاهرودی در مجمع تشخیص هر چند شان معاون اول سابق رییس دفتری نیست.
۳. مرحوم داوودی در دولت احمدی نژاد جانشین محمدرضا عارف شد و جالب این که در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ که با شور و شوق فراوان انجام و عارف با رای بالا نفر اول تهران شد داوودی هم کاندیدا بود و ناکام ماند. همین نامزدی نشان داد که به رغم چهار سال معاون اولی عنصر عمیق سیاسی نیست و همچنان روی حمایت خاص هاشمی شاهرودی حساب میکرد.
۴. انتصاب او به عنوان مشاور عالی نشان می دهد رابطه او با دولت احمدی نژاد محدود به ۸۴ تا ۸۸ نبوده و تا پایان با او بوده در حالی که وانمود کرد رابطه خود با او را بعد از سال ۹۰ گسسته است.
۵. امضای بیانیه سال ۹۷ مهم ترین دلیل خشم احمدی نژاد از اوست. همان بیانیه که شماری از مردان احمدی نژاد حساب خود را از او جدا کردند و اتفاقا همان باعث شد ابراهیم رییسی برخی از آنها را به کار گیرد. مرحوم داوودی اما ترجیح داد بی عضویت رسمی برای جبهه پایداری برنامه اقتصادی بنویسد.
۶. چندان اهل اظهار نظر سیاسی نبود و به خاطر نوع رفتار و سلوک دکتر حسن حبیبی در ۸ سال ریاست جمهوری هاشمی و ۴ سال خاتمی این سنت جا افتاد که معاون اول نباید زیاد دیده شود. عارف هم این سنت را ادامه داد و داوودی هم در همین مسیر بود. هر چند در سال ۸۸ و در اواخر دوران معاون اولی گفت: ما آقای احمدی نژاد را آسان گیر نیاوردهایم تا به راحتی از دست بدهیم!
۷. در سال ۹۶ و در رقابت روحانی با رییسی از رییسی حمایت کرد و پشت سر رییس سابق خود - احمدی نژاد- که رد صلاحیت شده بود نایستاد.
۸. مردم در سال ۹۲ به روحانی رای دادند. در ۹۴ هم به همفکران او در مجلس. در ۹۶ هم روحانی را ابقا کردند اما لایحه پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی یا اف ای تی اف را باید مخالفان روحانی در مجمع تشخیص تصویب می کردند و این مدل دموکراسی در دنیا همتایی ندارد که رییس جمهوری و مجلس تصویب کنند و رقبای شکست خورده در انتخابات وتو کنند. ربط قضیه به مرحوم این است که افایتیاف را مثل کاپیتولاسیون می دانست و موضع محسن رضایی را تقویت می کرد.
۹. همان طور که احمدی نژاد استاندار دولت هاشمی رفسنجانی بود و بر رییسِ رییس خود شورید داوودی هم معاون وزیر اقتصاد در دولت هاشمی رفسنجانی بود اما در مجمع تشخیص مصلحت در جبهه مخالفان رییس مجمع قرار داشت.
۱۰. از جملات ماندگار مرحوم این است که دولت مهرورزی نه تنها مبتلا به فساد نیست بلکه کمترین فساد را تحمل نمی کند. او صندلی خود را اما به محمد رضا رحیمی سپرد که به اتهام فساد بازداشت و زندانی شد. (اگر ۵ روز معاون اولی رحیم مشایی از ۲۷ تیر تا ۲ مرداد ۸۸ را نادیده بگیریم رحیمی جانشین اوست و البته عملکرد او ربطی به مرحوم داوودی ندارد)
۱۱. در دورانی که رییس بنیاد ملی نخبگان بود به خاطر اشتغالات دیگر اداره بنیاد را به زلفی گل سپرد و همین سابقه موجب شد در دولت رییسی وزیر علوم شود و از این حیث وزیر فعلی علوم وام دار مرحوم است.
۱۲. با این که چهره ای تکنوکرات بود اما دوست داشت حرف های خاص مذهبی بر زبان آورد. از جمله در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ گفت: الگوی ما سیاست های اهل بیت است و فاطمه زهرا. در حالی که در طول ۲۵۰ سال امامت ۱۲ امام شیعه تا قبل از غیبت تنها در سه دوره کوتاه قدرت را در اختیار داشتند. امام علی کمتر از ۵ سال، امام حسن کمتر از یک سال و امام رضا هم دو سال ولیعهدی تشریفاتی. با این نگاه مشخص نبود منظور او چیست. درامور اخلاقی و دینی طبیعی است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد ولی در مقام دولت بیشتر حرفی برای جلب خوشایندها به نظر می رسید زیرا دولت زیر مجموعه نظام است و کلیت نظام از باور به امامت و ولایت شیعه مشروعیت می گیرد و دولت خاص تافته جدا بافته نبود و حتی رییسان جمهوری روحانی چنین مدعایی نداشتند.
۱۳. در اول خرداد ۱۳۸۶ به گونهای به استقبال تحریمها رفت که از یک استاد اقتصاد بعید بود.
۱۴. در اردیبهشت ۸۸ و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سفر به تانزانیا ۶۰ نفر را با خود برد. یک هیات ۶۰ نفری برای سفر به کشوری چون تانزانیا این گونه توجیه شد که چون رییس جمهوری درگیر انتخابات شده و خود نمی تواند به سفر برود معاون اول به جای او رفته در حالی که معمولا رییس جمهور میرود و معاون اول می ماند. در دولت روحانی و دولت فعلی هم این گونه است.
۱۵. در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ لوح تقدیری به مادر سید حسن نصرالله تقدیم کرد. از تاسف های مرحوم داوودی این بود که احمدینژاد از تکریم و تجلیل مادر سید حسن نصرالله شیعه و روحانی به تسلیت به مادر هوگو چاوز در اسفند ۹۱ رسیده که به اعتقاد احمدینژاد با عیسی مسیح بازمی گردد!
۱۶. احمدی نژاد از او در احکام انتصاب با این صفات یاد کرده بود: اندیشمند، متعهد، دل سوز، فداکار.... همه این توصیفات را به خاطر امضای بیانیه در سال ۹۷ نادیده انگاشت و به مرگ او هم توجه نکرد.
۱۷. برخی معتقدند بیتوجهی احمدینژاد به نظر معاون اول برای معرفی حسین صمصامی به عنوان وزیر اقتصاد هم به اختلافات او با پرویز داوودی دامن زد. احمدینژاد تحت تاثیر ایده سید شمسالدین حسینی برای یارانه نقدی که تلفیقی از طرح ۵۰ هزار تومانی مهدی کروبی در سال ۸۴ و جمشید پژویان اقتصاددان برای حذف یارانه غیر مستقیم بود به جای «صمصامی مزرعه آخوند» سید شمس الدین حسینی را برای وزارت اقتصاد در نظر گرفت و یارانه نقدی را به اجرا گذاشت. این در حالی است که برای تمدید دوران سرپرستی صمصامی از رهبری کمک خواستند.
۱۸. در حالی که از مرحوم به عنوان تئوریسین جبهه پایداری یاد میشود اما به احتمال زیاد رابطه تشکیلاتی نداشتند و بیشتر از تخصص خود استفاده کرده و برای آنها برنامه اقتصادی نوشته هر چند کاش در حیات از او میپرسیدند آنچه در دولت رییسی و مجلس انقلابی شاهدیم با آن برنامه انطباق دارد و اصلا وضعیت فعلی حاصل برنامه است یا بیبرنامگی؟ به بیان روشنتر کو برنامه؟کدام برنامه؟
۲۷۲۱۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898248